امیرسامامیرسام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

پسر ما امیرسام

بدون عنوان

پسر گلم شما دیگه الان نسبت به گذشته خیلی بزرگتر و آقاتر شدی و مامی عاشق بازی کردنت، صدا در آوردنت و حرکاتت هست همه کارات خوردنین خوشمل من، خیلی قشنگ با خودت بازی می کنی و حرف می زنی و هر وقت هم که از خواب بیدار میشی اصلا گریه و ناارومی نمی کنی .  عزیز دلم با اسباب بازی هات قشنگ حرف میزنی و اونارو می گیری و ارتباط برقرار می کنی افرین پسرم    ...
8 ارديبهشت 1392

دندان درآوردن امیرسام پهلوون

پسر نازم از یکی دو روز قبل از واکسن چهارماهگیت شروع کردی به میک زدن لب پایینت   و اینقدر هم با مزه می خوری   که می خوام قورتت بدم مامی و هر چی هم اطرافت باشه دوست داری بگیری و تو دهنت کنی البته فعلا زورت به ملافه و پتوت می رسه که با دست بکشونیش به سمت دهنت. اینم عکسی از لب خوردنت  مامی دندونیت هم میگیری تو دستت و حسابی گازش می زنی   ...
8 ارديبهشت 1392

واکسن چهار ماهگی شیر مرد

  مامی جونم تو تعطیلات عید نوروز بودیم که نوبت واکسن چهار ماهگیت شد  اما چون نهم روز جمعه بود درمانگاه تعطیل بود و چون هنوز برای چکاپ دکتر نرفته بودیم نمی خواستم ببرمت واکسن بزنی چون هر ماه شمارو دکتر چک می کنه پسرم، روز یکشنبه دکتر شمارو معاینه کرد و روز بعدش رفتیم برای واکسن از توی خونه قطره استامینوفن دادم و رفتیم درمانگاه. وقتی دکتر خواست واکسن بزنه فقط کمی گریه کردی  آخه گل پسر من کلی شیر مرد  هست خیلی آقا بودی و بعدش اروم شدی خونه هم که اومدیم راحت خوابیدی، اما وقتی بیدار شدی خیلی گریه کردی  و نا اروم بودی و تب کردی و این حالت همراه با سرماخوردگی بود که از قبل داشتی، خلاصه یه دو روزی حال نداشتی و سرما خوردگیت هم یه چند روزی طول ...
1 ارديبهشت 1392
1